[ و روایت شده است که حضرتش روزى میان یاران خود نشسته بود . زنى زیبا بر آنان بگذشت و حاضران دیده بدو دوختند . پس فرمود : ] همانا دیدگان این نرینگان به شهوت نگران است و این نگریستن موجب هیجان . پس هر یک از شما به زنى نگرد که او را خوش آید با زن خویشش نزدیکى باید ، که او نیز زنى چون زن وى نماید . [ مردى از خوارج گفت خدا این کافر را بکشد چه نیک فقه داند . مردم براى کشتن او برخاستند ، امام فرمود : ] آرام باشید ، دشنام را دشنامى باید و یا بخشودن گناه شاید . [نهج البلاغه]
نویسنده: قربانی شنبه 84 آذر 5 ساعت 10:46 عصر
برای ورود به صفحه ششم اینجا کلیک کنید
هنوز به خوبی راه اندازی نشده
نظرات شما ()
با سرعتی بینظیر و باورنکردنی متن یادداشتها و پیامها را بکاوید!